یک رویداد واقعی؛ روزی که بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران دیده شدند!

بیش از ۴۷ سال قبل، در شب ۲۶ شهریور ۱۳۵۵ اتفاق عجیبی در تهران افتاد.

asdasd
مدت مطالعه :

به گزارش وقت صبح ، به پایگاه هوایی شاهرخی همدان که در آن شب، پایگاه کشیک نیروی هوایی بود، گزارش عجیبی داده شد.

گزارش حاکی از دیده شدن چند شی ناشناخته در آسمان تهران داشت.

به سرعت دو فروند هواپیمای F۴ به سمت تهران حرکت کردند تا اشیاء پروازی را از نزدیک رویت کنند.

اما خلبانان این دو هواپیما خبر نداشتند که با چه رویداد عجیبی قرار است رو به رو شوند.

ماجرای تاریخی یوفوها

یوفوها یا (اشیای ناشناس پرنده) مدت هاست که ذهن انسان‌ها را به خود مشغول کرده‌اند. گروهی از دانشمندان آن‌ها را به طور کلی رد می‌کنند. در مقابل، اما گروه‌های دیگری وجود دارند که به شدت دیده شدن گاه و بیگاه اشیای ناشناس پرنده را واقعی می‌دانند.

این مسئله وقتی جدی‌تر می‌شود که در بخش‌های نظامی و تحقیقاتی کشورهای مختلف بخش ویژه‌ای برای بررسی یوفوها وجود داشته باشد.

چندی پیش اعلام شد که یک دفتر جدید در پنتاگون، مشاهده اشیاء پرنده ناشناس (UFO) را بر عهده می‌گیرد.

دفتر اداره کننده اطلاعات ملی (ODNI) پس از یک ماه تأخیر در روز پنجشنبه (۱۲ ژانویه) گزارش غیرمحرمانه سالانه ۲۰۲۲ درباره پدیده‌های هوایی ناشناس را منتشر کرد.

این گزارش نشان داد که همچنان وزارت دفاع آمریکا، اشیای پرنده ناشناس یا یوفوها را جدی می‌گیرد. در مجموع این گزارش، حدود ۵۱۰ گزارش طبقه‌بندی شده از اشیای پرنده ناشناس را پوشش می‌دهد.

این سند خاطرنشان می‌کند که اکثریت داده‌ها از افراد نیروی دریایی و پرسنل نیروی هوایی ایالات متحده جمع آوری شده است که اطلاعات را از طریق مراجع رسمی گزارش کرده‌اند.

روزی که بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران دیده شدند.

ماجرای رویت یوفوها در آسمان تهران

شب ۲۶ شهریور ۱۳۵۵، ساعت ده و نیم شب تماس‌های مردم با نیروی هوایی ارتش خبر از رویت شیء پرنده در افق شمالی تهران در منطقه‌ی شمیران داد.

پس از تأیید این گزارش‌ها توسط برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران، از پایگاه هوایی شاهرخی (نوژه) دو فانتوم عازم تهران می‌شوند.

خلبان هواپیمای اول پس از نزدیک شدن به شیء متوجه از کار افتادن وسایل دقیق و وسایل ارتباط رادیویی هواپیما شده و به پایگاه بازمی‌گردند.

اما خلبان هواپیمای دوم تلاش می‌کند به شیء ناشناخته نزدیک شده و آن را مشاهده کند.

وی می‌گوید: «حرکت‌های خیلی سریع می‌کرد و با سرعت بالا جابجا می‌شد. از خود چهار نور ساطع می‌کرد. از قسمت بالای آن نوری قرمز و چشمک‌زن، در پایین نوری نارنجی رنگ و در طرفین نوری آبی رنگ ساطع می‌شد. این نورها به قدری شدید بودند که امکان دیدن بدنه‌ی این شیء وجود نداشت.»

پس از نزدیک‌تر شدن، جسم نورانی کوچکی از آن جدا و به هواپیما نزدیک می‌شوند. خلبان تصور می‌کند که موشک به سمت وی شلیک کرده‌است و می‌گوید:

«من فکر کردم موشکی به سمت من شلیک شده و سعی کردم با موشک حرارتی آن را هدف قرار دهم؛ ولی وقتی موشکم را انتخاب کردم، متوجه‌ی از کار افتادن وسایل دقیق و خاموش شدن همه‌ی چراغ‌ها بر روی صفحه‌ی مقابلم شدم.

در آن لحظه وسایل دقیق شروع به نوسان کردند و ارتباط رادیویی هم از کار افتاد.»

با دور شدن هواپیما، جسم نورانی هم از تعقیب آنان صرف نظر می‌کند. تعقیب و گریز در آسمان تهران ادامه می‌یابد.

خلبان رویت چند جسم نورانی دیگر را در بالای سر خود و سایر نقاط تهران گزارش کرده‌است. که هر بار همانند مورد اول با نزدیک شدن به آن، ارتباطات رادیویی هواپیما از کار می‌افتد.

یک ماهواره‌ی نظامی آمریکا نیز اجسام نورانی را بر فراز تهران رصد کرده‌است.

روزی که بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران دیده شدند.

جزییات ماجرا

سرگرد پرویز جعفری، فرمانده اسکادران نیروی هوایی ارتش، می‌گوید که «از آن جسم گردی بیرون آمده و شروع به آمدن مستقیم به سمتمان کرد، تقریباً با سرعت زیاد، گویی یک موشک بود، متعجب شدم»

اما هنگامی که قصد شلیک داشتم، «ناگهان… هیچ چیز کار نمی‌کرد. پنل کنترل اسلحه خاموش بود و من همه ابزار و رادیو را از دست دادم.» به جعفری دستور دادند که بازگردد.

جعفری در حین انجام این کار، به سمت چپ خود نگاه کرده «آن چیز اولیه و الماس شکل درخشان مستقیماً به سمت زمین حرکت کرده» او که انتظار انفجار داشته که اتفاق نیفتاد، ادعا می‌کند:

«به نظر می‌رسید که سرعتش کاهش یافته و به آرامی روی زمین فرود آمد و نور شدیدی تابش می‌کرد.»

فردای آن روز جعفری و دمیریان با هلیکوپتر به منطقه‌ای رفته‌اند که فکر می‌کنند نور به زمین‌خورده بود و چیزی پیدا نکردند.

اما تجهیزات الکترونیکی و ارتباطی در منطقه مختل شده و ساکنان خانه‌های مجاور گزارش داده‌اند که در طول شب صدایی بلند و فلش نور شدید اتفاق افتاده‌است.

نتیجه بررسی تیم آمریکایی

در گزارش از قول مارتین بریجستاک از دانشگاه گریفیث:

چند جت F۴ از نیروی هوایی ایران برای بررسی برخی از مشاهدات نورانی در آسمان به هم پیوستند.

گزارش‌ها متفاوت است، اما حداقل یکی از جت‌ها دچار نقص شدید الکتریکی شد، سعی کرد موشکی را به سمت چیزی شلیک کند که به سمت او شلیک شد. اما پرتابگر موشک عمل نمی‌کند. یک هواپیمای جت مجاور نیز دچار نقص رادیویی شده‌است.

به گفته روزنامه‌نگار آمریکایی فیلیپ جی کلاوس، احتمالاً خلبانان در ابتدا یک جسم نجومی، شاید مشتری را دیده‌اند، توضیحی که توسط محقق هوافضا جیمز اوبرگ نیز ذکر شده‌است.

کلاوس نوشت که بی‌دقتی خلبان و نقص تجهیزات از قبل احتمالاً علت از کار افتادن آن‌ها بوده‌است.

به گزارش کلاوس، تکنسین وستینگهاوس در پایگاه هوایی شاهرخی اظهار داشت که تنها اولین هواپیمای F-4 تحویلی به این پایگاه از خرابی تجهیزات خود در آن حادثه خبر داده‌است که این F-4 به دلیل خرابی تجهیزات با سابقه طولانی قطعی برق شناخته می‌شود و یک ماه قبل از حادثه تعمیر شده‌است.

نظر تعمیرکار ارشد مک‌دانل داگلاس

کلاوس به نظر یک ناظر تعمیر مک‌دانل داگلاس استناد کرده‌است که رادار F-4 احتمالا در حالت «ردیاب دستی» قرار داشته که باعث تفسیر اشتباه قفل راداری شده‌است.

بریجستاک گزارش‌های یوفولوژیست‌ها را به‌عنوان «روایتی غیرقابل اعتماد از حادثه یوفو در ایران» مورد انتقاد قرار داده و نتیجه‌گیری کلاوس را خلاصه کرد:

کلاوس دریافت که تنها یک هواپیما دچار نقص عملکرد الکتریکی شده، نه دو هواپیما. علاوه بر این، آن هواپیما سابقه خطاهای الکتریکی غیرقابل توضیحی از قبل داشته و کارگاه برق مسئول آن به دلیل عملکرد ضعیف بدنام بوده‌است.

در این زمینه، به سختی می‌توان یک نقص الکتریکی موقت را مرموز توصیف کرد. او همچنین خاطرنشان می‌کند که خدمه هواپیما در آن زمان خسته و لرزان بوده‌اند که باعث شده ستاره‌ها یا شهاب‌ها را با بشقاب پرنده و موشک اشتباه بگیرند.

علاوه بر این، کلاوس اشاره می‌کند که خطاهای رادیویی در هواپیماها ناشناخته نیستند و به همین دلیل است که آن‌ها مجموعه‌های رادیویی پشتیبان را حمل می‌کنند.

نویسنده شکاک آمریکایی چه گفت؟

برایان دانینگ، نویسنده شکاک آمریکایی، در مورد گزارش یک خلبان از «اشیای درخشان» که «به سمت او آمدند و مستقیماً به زمین نشستند» اشاره می‌کند که ۱۹ سپتامبر، روز حادثه، بود.

روزی با دو بارش شهاب سنگی سالانه، en:Gamma Pyxidis و en:Pyxis، بنابراین مشاهده اجسام در حال سقوط یا نورهای عجیب و غریب غیرعادی نبوده‌است.

طبق تحقیقات سرهنگ موی، در محلی که ظاهراً نور سرگردان سقوط کرده‌است، یک فرستنده en:Beep (sound) از یک هواپیمای لاکهید سی-۱۴۱ استارلیفتر پیدا شد.

هنگامی که به تمام عناصر داستان بدون فرض وجود یک سفینه فضایی بیگانه نگاه کنیم، تنها چیز غیرعادی در مورد پرونده بشقاب پرنده تهران ۱۹۷۶ این است که هواپیماها در حال تعقیب اجرام آسمانی و نقص تجهیزات بودند.

موارد زیادی بوده‌است که هواپیماها دچار نقص تجهیزات شده‌اند و موارد زیادی بوده‌است که هواپیماها اجرام آسمانی را اشتباه شناسایی کرده‌اند. هر چند وقت یک بار، هر دو در یک پرواز اتفاق می‌افتند.

ساخت فیلم مستند

پس از انقلاب، فیلمی مستند به نام «تهران در ساعت ۲۳» با کارگردانی فتحعلی اویسی و مشاوره اسماعیل میرفخرایی، در شبکه ۲ سیما پخش شد.

این فیلم از روی صداها، اسناد و مصاحبه‌هایی با ۱۱ نفر از شاهدان اصلی یوفو در تهران انجام شده بود، ساخته شد. خود شاهدان هم در فیلم حضور داشتند.

اسماعیل میرفخرایی مجری سرشناس تلویزیون می‌گوید با خلبان پرواز تعقیب کننده بشقاب پرنده در ۴۷ سال قبل بر فراز آسمان تهران حرف زده است. حرف‌های او تمام ده نفر دیگری که در عملیات تعقیب و گریز یک بشقاب پرنده در آسمان تهران نقش داشته‌اند تامل برانگیز است.

روزی که بشقاب پرنده‌ها در آسمان تهران دیده شدند.

گیج کننده‌ترین داستان دنیا این روایتی عینی است از اسماعیل میرفخرایی مجری و تهیه کننده سرشناس رادیو و تلویزیون درباره یوفوها بر فراز آسمان تهران. او می‌گوید با شاهدان عینی این اتفاق آشنایی داشته و بارها با آن‌ها که همگی تحصیل کرده بوده‌اند صحبت کرده است.

روایت میرفخرایی

اسماعیل میرفخرایی، مجری پرسابقه و تهیه کننده برنامه‌های علمی که در تهیه مستند مربوط به مشاهده یوفوها نقش مهمی داشته است، در این رابطه می‌گوید:

سال‌هاست درباره یوفو، وجود موجودات هوشمند در سیارات دیگر و… بحث می‌شود، اما آنچه رخداد شکار یوفو را برجسته می‌کند، کسانی هستند که آن را گزارش کرده‌اند.

تمام ۱۱ نفری که درباره شیء مشکوک پرنده تهران گزارش دادند، افراد تحصیل کرده، باهوش و فنی بودند.

همین، مسئله را پیچیده کرده است، چون در بسیاری موارد، گزارش‌های مربوط به رصد یوفو را آدم‌های معمولی گزارش می‌دهند که سندی هم برای حرفشان ندارند.

من خلبان‌های پرواز را از نزدیک می‌شناختم و بارها درباره آن شب با آن‌ها گپ زده‌ام. هیچ کدام مجنون و گیج نبوده‌اند.

مدت‌ها گمان می‌کردم حتما پای یک جنگ‌افزار یا آزمایش سری در میان است، اما نوع حرکت پرنده که زیگزاگی و شبیه حرکت بشقاب پرنده‌ها بود آدم را به فکر وامی دارد.

می‌توان احتمال داد که دیسک‌های پرنده با نور لیزر تولید شده و از جای دیگری به اینجا رسیده‌اند. اما حتی در این صورت، پرنده مادر که شکل سیگاری داشت و نورش تغییر می‌کرد، چه بود؟ کسی نمی‌داند.

منابع: همشهری، ایران، بی‌بی سی

کد خبر : ۲۱۵۶۰۵
لینک کوتاه کپی شد
0
۰
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان
ارسال نظر
اخبار روز سایر رسانه ها
اخبار از پلیکان