عکس جدید بهاره رهنما و ماجرای نمایشنامه‌خوانی
بهاره رهنما به تازگی در جشن تولد نرگس محمدی شرکت کرده بود.
به گزارش سرویس چهره‌های وقت صبح ، بهاره رهنما با انتشار عکس جدیدی از خود در سه راه آصف نوشت: این موومان چندم است؟ آغازش نمیکنی؟ چقدر پیش درآمدش طولانی است…
به عمر من قد می‌دهد؟ شروعش کن؛ زخمه بزن؛ من آماده ام…
این چهره در ادامه تحت عنوان پی نوشت، نوشت: تا گفتم شعر را کم دارم دوباره سر و کله اش پیدا شد،دومین امسال است،در خواب و بیداری طلوع آفتاب امروز متولد شد…
ببینید: عکس/ دکوراسیون منزل بهاره رهنما با حضور چهره‌ها
رهنما به تازگی در جشن تولد نرگس محمدی شرکت کرده بود.
پیش از آن حضور بهاره رهنما و نیوشا ضیغمی با همسرانشان در جزیره کیش حاشیه ساز شده بود. همچنین ویدئویی تحت عنوان دعوای بهاره رهنما با همسرش در لایو از او منتشر شد.
نمایش نامه خوانی بهاره رهنما در کلاب هاوس
بهاره رهنما در اینستاگرامش نوشت: وقتی این نمایشنامه رو‌نوشتم تمام کاغذ خیس بود اونموقع ها هنوز با کاغذ و مداد مینوشتم ، چند وقت پیش یک نسخه تو خونه تکونی عید از این متن پیدا کردم که جای قطره های اشکم روش بود.
View this post on Instagram
وقتی بردمش روی صحنه بار اول جرات نکردم خودم بازی کنم و براش بازیگر آوردم ، اما وقتی نشستم و شب اول اجرا کارو دیدم فهمیدم اون اشک ها باید تو صحنه تولد دوباره ای به این نقش بده!
تو نمایشنامه هایی که نوشتم یکی این و یکی "چشمها "رو به هزار و یک دلیل کسی جز خودم نمیتونه بازی کنه، همون طور که دربای "دختران صفویه" رو…
شاید بقول "مارکز "همه آدم ها تو متن یک نویسنده دنبال لحظه های شخصی بگردن ولی این موضوع واقعا آنقدر ها مهم نیست که اثر بخشی اون متن روی آدم ها…
انفاقا جالبه حالا که به عقب نگاه میکنم میبینم من تو سال های خالی از عشق زندگیم دو‌نمایشنامه بسیار عاشقانه نوشتم شاید این از حس سرشار من نسبت به خود مقوله عشق متولد شد چیزی که نداشتم و حسرتش رو خوب تجربه کرده بودم.
خاطرات عاشقانه زن
و شاید هم بخشیش از خاطرات عاشقانه زن هایی که در زندگیم پا به پای عشقشون گریه کردم و خندیدم و تحسینشون کردم بخاطر شجاعتشون در عاشقی و شاید هم بخش اندکیش از … بگذریم …چون این نیز بگذرد…
اردیبهشت رو خیلی دوست دارم برای همین و چون اولین آرتیستی هستم که در "کلاب هاوس "تصمیم به اجرای خوانی نمایشم دارم شروع این ماه زیبا رو برای خوانش این عاشقانه انتخاب کردم ! اما اگر کارهای پیش تولید سریال اجازه بده قبل پایان فروردین" چشمها" رو هم براتون میخونم…
پی نوشت: نمایش خوانی کارهای عاشقانه ای که نوشتم عجیب منو بیاد شهرزاد قصه گو این شخصیت جذاب و دراماتیک ادبیات کشورم می اندازه،اگر چه به نظرم ما زنان ایرانی همگی شهرزاد هایی هستیم پر از قصه…
پی نوشت دو: متن رو دیشب در تاریکی اتاق نوشته بودم و چشم بدون عینک که یک کم یاری نمیکنه برای همین امروز تصحیحش کردم.
پی نوشت سه: یک کشف خیلی مهم کردم، چهار ساله که عشق و آرامش رو باهم در زندگیم دارم اما یک شعر یا داستان با تم عاشفانه نتونستم بنویسم!
جالبه انگار نویسنده ها در حسرت هاشون خلاق تر هستن و قلم به دست تر، البته که احتمالا حساب سال های عمر هم هست که این روزها موضوعات اجتماعی بیشتر بخودشون جذبم میکنه حتی با لبه طنز مثل همین متن " دختران صفویه" که با نویسندگان نازنین " میترا عرفانی" و پیمان شیرخانی عزیز نوشتیم و البته با همراهی" شادمهر راستین"!
