شفاف سازی از جایگاه برجام در مناسبات فراآتلانتیکی
نتیجه انتخابات آمریکا و پیروزی قابل تحقق آقای بایدن، این ذهنیت را در بسیاری از محافل داخلی و بینالمللی به دنبال داشت که بازگشت آمریکا به جمع گروه کشورهای پنج به اضافه یک و یکپارچگی مجدد اعضای غربی این مجموعه یعنی اروپا و آمریکا در قبال ایران، فرصت مغتنمی که تا پیش از این برای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی ایجاد شده بود، دیگر فراهم نخواهد بود.
ابوالقاسم دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه در یادداشتی نوشت: دوران تلخ و عبرتانگیز صحنه مناسبات بینالمللی و به ویژه راهبرد چندجانبهگرایی در جریان چهار سال حکومت ترامپ و جمهوریخواهان هوادار وی در کاخ سفید، آنچنان تصویر مشمئزکنندهای از بینظمی و بیقانونی در مناسبات بینالدولی به جای گذاشته است که کمتر کسی است که در این فضای بینالمللی، بهخصوص اروپا، خواستار تکرار و تداوم آن باشد.
به همین علت کشورهای اروپایی از جمله انگلیس همیشه همراه با آمریکا و اتحادیه اروپایی به عنوان یک مجمع، از جمله اولین کشورهایی بودند که در همان روزهای اول اعلام پیروزی آقای بایدن و حتی قبل از آنکه کالجهای الکترال ایالات مختلف آمریکا ناکامی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری را تأیید كنند، رسما با ارسال پیامهایی، ورود آقای بایدن به عنوان رئیسجمهور منتخب ایالات متحده آمریکا به کاخ سفید را تبریک گفتند.
این رخداد و استقبال یکپارچه اروپا از موفقیت آقای بایدن، علاوه بر تمامی ریشهها و زیربناهای فکری منبعث از آن، میتواند القاکننده این ذهنیت باشد که ظاهرا دوران ناهماهنگیها و تنشهای مختلف اقتصادی و سیاسی ناظر بر روابط دو سوی آتلانتیک در مقطع ریاستجمهوری ترامپ به سر آمده و چشماندازی از نزدیکی و یکپارچگی هرچه بیشتر در جناح موسوم به غرب در آستانه پیدایش مجدد قرار گرفته است.
چارچوب موافقتنامه هستهای
همچنین در یکی از مصداقهای عینی این فضای غیرمنتظره روابط فراآتلانتیکی، موقعیتی بود که جمهوری اسلامی ایران در چارچوب موافقتنامه هستهای به ویژه پس از خروج ترامپ از برجام به دست آورد تا بر اساس آن و در یکی از نادرترین موارد در تاریخ چهار دهه عمر انقلاب اسلامی، اروپا و آمریکا در موضوع هستهای جمهوری اسلامی ایران، دارای رویهای واحد و مشترکات همیشگی نبوده و صحنه مناسبات بروکسل - واشنگتن به تنشها، اختلافات و جدالهای سیاسی تبدیل و تا مقر سازمان ملل متحد و در بین اعضای دائم شورای امنیت نفوذ و موجب وتوی قطعنامههای متعدد پیشنهادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران از سوی همپیمانان غربی شده بود.
نتیجه انتخابات آمریکا و پیروزی قابل تحقق آقای بایدن، این ذهنیت را در بسیاری از محافل داخلی و بینالمللی به دنبال داشت که بازگشت آمریکا به جمع گروه کشورهای پنج به اضافه یک و یکپارچگی مجدد اعضای غربی این مجموعه یعنی اروپا و آمریکا در قبال ایران، فرصت مغتنمی که تا پیش از این برای دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در صحنه بینالمللی ایجاد شده بود، دیگر فراهم نخواهد بود.
سرفصلهای مناسبات پرتلاطم فراآتلانتیکی
نگاهی هرچند گذرا به یکی از سرفصلهای مناسبات پرتلاطم فراآتلانتیکی در چهار سال گذشته، میتواند تا حدود زیادی به تصویرسازی درست و اصلاح ذهنیت فوقالاشاره مساعدت کند:
در چهار سال حکومت ترامپ روابط تجاری اروپا و آمریکا ضربات سختی را تحمل کرده است که از جمله آن میتوان به موضوع برقراری حقوق گمرکی بر صادرات فولاد و آلومینیوم اروپا به آمریکا، تهدیدات پیدرپی ترامپ برای برقراری حقوق گمرکی بر سایر محصولات صادراتی اروپایی و اختلافات پایانناپذیر دو شرکت معظم هواپیمایی ایرباس و بوئینگ اشاره کرد که همواره گفتوگوهای دو شریک بزرگ تجارت جهان را دچار معضلات لاینحل كرده بود.
رفتارهای غیر قابل پیشبینی ترامپ
اتحادیه اروپایی همیشه ایالات متحده را یک شریک با ارجحیت برای خود تلقی میکرده است. اما همین اروپا از رفتارهای غیر قابل پیشبینی ترامپ در روابط دو سوی آتلانتیک دچار شوک و سرگیجه شد. معذالک به نظر میرسد که در پی انتخاب آقای بایدن پنجرهای برای گفتوگوهای سازندهتر با آمریکا برای خود گشوده میبیند.
در عین حال عمیقا غیرواقعی است اگر تصور كرد که بازگشت به وضعیت سال ۲۰۱۶ و دوران قبل از ورود ترامپ به کاخ سفید، برای روابط پیچیده دو سوی آتلانتیک امکانپذیر خواهد بود. زیرا پرواضح است که موازنه جهانی در شرایط فعلی به هم خورده و راهبرد چندجانبهگرایی فراآتلانتیکی دیگر مشابه آنچه قبلا در مورد آن صحبت میشد نیست.
اگر گفته میشود که اروپاییها آمادگی انجام گفتوگوهای سازنده با آمریکا را برای خود فراهم كردهاند، نباید تصور کرد که این گفتوگو به هر قیمتی قابل انجام است.
یانیه مشترک ترامپ - یونکر
کشورهای عضو اتحادیه اروپایی در چهار سال حکومت ترامپ مستمرا مایل به داشتن روابط تجاری بیدغدغه با آمریکا بودند و این امر با وجود دیدگاههای بعضا متفاوت در بین اعضای اتحادیه اروپا نسبت به روابط با واشنگتن بوده و در ظاهر ناظر بر دستاوردهایی هم شده است که از آن جمله میتوان به بیانیه مشترک ترامپ - یونکر رئیس وقت کمیسیون اروپایی در سال ۲۰۱۸ اشاره كرد که بر اساس آن دو طرف متعهد به ساختن روابطی مستحکم در بعد بازرگانی شدند و نتیجتا در آوریل سال ۲۰۱۹ شورای اتحادیه اروپایی شروع مجدد مذاکرات با ایالات متحده درخصوص حذف حقوق گمرکی بر «تولیدات و محصولات صنعتی و نیز ارزیابی متناسب با شرایط» را اعلام كرد.
کاهش تجارت «خرچنگ آمریکایی»
همچنین در ماه آگوست ۲۰۲۰ نیز ایالات متحده و اتحادیه اروپایی بعد از دو دهه مذاکره، اولین مورد از کاهش حقوق گمرکی خود را اعلام کردند که محدود و تنها شامل کاهش تجارت «خرچنگ آمریکایی» که یکی از محصولات سمبولیک آمریکاست و برخی از «تولیدات ساختمانی اروپا همچون شیشه کریستال و آجر» میشد که میتوان آن را تنها بهمثابه نشانهای از حسن نیت اروپاییها برای تداوم مذاکره با آمریکا قلمداد کرد.
البته علائم گشایش در روابط با سختگیریهایی از ناحیه اروپا درخصوص ضرورت تعادل در روابط فراآتلانتیکی همراه بود و دستورالعمل مصوب آوریل ۲۰۱۹ شورای اروپایی ناظر بر خطوط قرمزی شد که تحقق آن امر سادهای به نظر نمیرسید.
بهاین صورت که روابط و مناسبات تجاری اروپا با آمریکا تا زمانی که حقوق گمرکی ماه می سال ۲۰۱۸ آمریکا روی صادرات استراتژیک فولاد و آلومینیوم قاره قدیم برقرار است نمیتواند نهایی شود.
آغاز مجدد مذاکرات بروکسل و واشنگتن
در ماه مارس سال ۲۰۱۹ نیز پارلمان اروپایی با آغاز مجدد مذاکرات بروکسل و واشنگتن و با این استدلال که اروپاییها در جریان مذاکرات، برخلاف آمریکا امتیازات بسیاری دادهاند، مخالفت کرد.
نه علائم حسن نیت اتحادیه اروپایی و نه امیدواریهای ایجادشده در پی پیروزی آقای جو بایدن، مانع از نادیدهانگاشتن این واقعیت نیست که شکست مذاکرات «مشارکت» دو سوی آتلانتیک درخصوص تجارت و سرمایهگذاری موسوم به TTIP اثرات خود را به همراه داشته و اروپاییها دیگر در موقعیتی که تا قبل از سال ۲۰۱۶ قرار داشتند، نیستند.
مذاکرات ناکام آمریکا و اروپا
مذاکرات ناکام آمریکا و اروپا شامل سرفصلها و حوزههای کشاورزی، تولیدات صنعتی و مصرفی، خدمات و مشکلات تنظیم بازارهای عمومی بوده که بسیار گسترده و وسیع هستند. انجام 15 دور مذاکرات بدون توافق تنها روی یکی از این سرفصلها حاکی از آن است که مذاکرات اروپا و آمریکا مذاکراتی پیچیده و مشكلساز هستند.
از طرفی افکار عمومی اروپایی نیز به سادگی خواستار موافقتنامه تجاری دو سوی آتلانتیک نیست و انجام تظاهراتهای متعدد در شهرهای مختلف اروپایی در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ علیه مذاکرات و کمپینهایی با شعار «TTIP را متوقف کنید» شاهد این مدعا بوده است.
نظرسنجی مؤسسه Pew Research Center
همچنین بر اساس نظرسنجی مؤسسه Pew Research Center در سپتامبر سال ۲۰۲۰ تنها ۲۶ درصد آلمانیها، ۲۴ درصد بلژیکیها و ۳۱ درصد فرانسویها نگاه مثبت به مناسبات اروپا با ایالات متحده داشتند.
اگر در شرایط عمومی، نهادهای اروپایی عموما طرفدار روابط با ایالات متحده بودهاند، در حال حاضر وضعیتی به وجود آمده است که پارلمان اروپایی که یکی از نهادهای مهم افکار عمومی قاره قدیم محسوب میشود، به صراحت با مناسبات فراآتلانتیکی موافقت ندارد.
توجه به این واقعیت نیز حائز اهمیت است که مجموعه روابط تجاری سالانه ایالات متحده با اتحادیه اروپایی به طور متوسط حدود یک هزار میلیارد دلار مبادلات دوجانبه است که باید آن را پایهای برای اقتصاد جهانی به حساب آورد و احیای این روابط برای دوران پساکرونا بسیار ضروری تصور میشود.
تغییر روش و مدل روابط اروپایی ها با آمریکا
اروپاییها برای دوران آقای بایدن در انتظار تغییر روش و مدل روابط با آمریکا هستند و امیدوارند که در این زمینه به فضای اعتمادسازی، احترام متقابل و توازن در مناسبات برسند.
بدین منظور، مذاکره برای حذف «حقوق گمرکی بر تولیدات صنعتی و ارزیابی متناسب با شرایط» از اولویتهاست تا بتوان به اعتمادسازی رسید. در حالی که سیاستهای تجاری دو مجموعه، به طور گستردهای از موضوع تنها یک توافقنامه تجارت آزاد بین آمریکا و اروپا عبور کرده و به حوزه مشکلات و مقابلههای تکنولوژیکی، اکولوژیکی و حاکمیت گسترش یافته است.
افزایش قدرت چین، در حکم شریک تجاری بزرگ ایالات متحده و اروپا
افزایش قدرت چین، در حکم شریک تجاری بزرگ ایالات متحده و اروپا، از حوزه مبارزه اقتصادی، تا یک رقیب همیشگی، به زعم آمریکاییها و اروپاییها به یک مختلکننده روند توسعه تکنولوژیکی تبدیل شده و به مقررات بینالمللی هم احترام نمیگذارد.
موضوع کنترل سرمایهگذاریهای خارجی و صادرات، تجارت دولت الکترونیک و مشکلات مربوط به تکنولوژیهای امنیت سایبری، محرمانهبودن اطلاعات، G5، هوش مصنوعی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی، امنیت زنجیرههای تأمین مایحتاج و… موضوعات هستند که از این به بعد گفتوگو و همکاری اروپا و آمریکا و به ویژه حلوفصل آنها آسان نیست.
شرط لازم شروع مذاکرات فراآتلانتیکی
همچنین لازمه شروع مذاکرات فراآتلانتیکی، گفتوگوهای صریح و روشن درخصوص سازمان تجارت جهانی «OMC» هم هست. به زعم ایالات متحده و اروپا نظم فعلی تجارت جهانی نامتوازن بوده و چین از شرایط منفعت بسیاری کسب میکند مقررات این سازمان هم بهروز نبوده و مربوط به گذشته است و با واقعیات مبادلات تجاری روز فاصله دارد.
شرایط حاکم بر مناسبات بینالمللی
درهرحال شرایط حاکم بر مناسبات بینالمللی و طیف وسیع حوزههای مورد نزاع اروپا و آمریکا وضعیتی نیست که بتوان عبور سریع و سهلالوصول را برای آن متصور بود. بنای اعتماد متزلزل و ناپایدار فعلی در مناسبات دو سوی آتلانتیک، به عنوان شرط لازم ورود به فضای گفتوگو و مصالحه میتواند مد نظر دو طرف قرار گرفته باشد، اما کافی برای عبور از سنگلاخ پیشرو نخواهد بود.
لذا با علم به این وضعیت و سرابی که ورود بایدن به کاخ سفید برای آینده روابط فراآتلانتیکی ترسیم میكند، جمهوری اسلامی ایران با کیاست و ارزشگذاری برآوردهای به نام برجام، نباید جایگاه و امتیاز این شرایط را با رفتاری که ممکن است به وجهالمصالحه قرارگرفتن نابسامانیها تبدیل شود، مبادله كند.
منبع» شرق